اصول کلی در برنامه ریزی تغییر رفتار کودک

ساخت وبلاگ

اصول کلی در برنامه ریزی تغییر رفتار کودک :

     غالبا تمامی رفتارها یاد گرفته شده اند . پس از این که کودکی متولد می شود ، عکس العمل ها و رفتارهای والدین و اطرافیان به کودک می آموزد ، که چه رفتاری را در پیش گیرد . رفتارهایی که تقویت می شود ، قوی تر و رفتارهایی که تقویت نمی شوند به تدریج ضعیف تر می شود . در هر حال تمامی رفتارهای ما به نحوی تقویت می گردد .

    مراحلی که در برنامه ریزی تغییر رفتار ضروری است عبارتند از :

- رفتار مورد نظر را به طور دقیق مشخص کنید و هرگز مسائل و مشکلات رفتاری کودکتان را به شکل کلی و صفات شخصی ا برچسب زدن از قبیل شلوغ ، مزاحم ، بی تربیت و کودن بیان نکنید .

- رفتار مورد نظر را حتی الامکان به اجزاء کوچکتر تقسیم کنید ، تا تغییر رفتار آسان تر شود . تغییر رفتار و ایجاد رفتار مطلوب همواره قدم به قدم و مرحله به مرحله انجام پذیرفته و تقویت می گردد . 

-  مشخص کنید این رفتار در چه موقع و تحت چه شرایطی رخ داده و یا فراوانی و تعداد وقوع آن افزایش می یابد .

- سعی کنید علت یا علل و شرایط وقوع رفتار نامطلوب را تا آنجایی که ممکن است روشن کنید و حتی الامکان علت ها و شرایط نامطلوب تضعیف شده یا از بین روند  و برای تغییر مثبت و وقوع بیشتر رفتار مطلوب ، زمینه و شرایط مساعد ایجاد نمایید .

- توجه کنید تقریبا همه رفتارهای کودک به ویژه رفتارهای اجتماعی و هر عملی که کودک انجام می دهد ، یاد گرفته است و غالبا ناشی از فشارهای محیط و خارج از کودک است ، پس برای یافتن علل رفتار نامطلوب عمدتا به خارج از کودک و به محیط و اطراف توجه شود و تغییرات مناسب را می توانید از خود شروع کنید .

- توجه داشته باشید رفتار هر کودک قابل تغییر می باشد اما همه روش ها در همه وقت ها و در همه مکان ها موثر نیست .

- صبر و شکیبایی و استمرار در برنامه های اصلاح رفتار ، از عوامل مهم موفقیت در این راه است .

 

به کارگیری اصول آموزش و یادگیری جهت رشد توانمندی های کودک عقب مانده ذهنی :

     بسیاری از افراد به کودک دارای نیازهای ویژه بر حسب ناتوانی ها و یا عقب ماندگی او می نگرند ، یعنی به صورت فردی که نمی تواند کاری انجام دهد و یا از انجام کارها عاجز است . در حالی که بهتر است به او به عنوان فردی که قادر به پیشرفت و انجام کارهایی نیز می باشد ، فکر کنیم . مطمئنا پیشرفت مستلزم صرف وقت و پشتکار و تکرار است ، اما به هر حال حاصل می آید.

     شما چگونه به کودکتان کمک می کنید تا حداکثر استعداد هایش را رشد دهد ؟

نقطه شروع خوب در این کار، پی بردن به بعضی اصول اساسی آموزش و یادگیری است .

 اصل اول : کسب تجربه نیاز به برنامه دارد

     کودکان دارای نیاز های ویژه ، اغلب در درک و شناخت اموری که در اطرافشان به وقوع می پیوندد ، دشواری زیادی دارند ، به ویژه اگر از نظر هوشی نیز عقب ماندگی عمده ای داشته باشند . به همین علت ، صرفا انباشته کردن آن ها با محرک های زیاد ، فایده چندانی در بر نخواهد داشت . بنابراین اولین اصل ما این است که ، این کودکان نیاز به تجربه های برنامه ریزی شده دقیقی دارند .

 اصل دوم : رشد و پرورش توالی منظمی را دنبال می کند

     آمادگی کودک برای یادگیری چیزهای تازه ، به آنچه می تواند در حال حاضر انجام دهد بستگی کامل دارد ،به طور مثال یک کودک ابتدا غلت می زند ،می خزد ، می ایستد و راه می رود و این کارها را به ترتیب انجام می دهد . توجه به این اصل کلی رشد ، به هنگام تصمیم گیری در مورد آمادگی های کلی رشد کودکتان بسیار مهم است . از خود بپرسید کودک من باید چه چیز را در این سن انجام دهد ؟ توانایی فرزند من تا چه اندازه است ؟

 اصل سوم : مهارت ها با یکدیگر ارتباط دارند

     اگر چه او به تدریج مهارت هایی را که به نظر کاملا با یکدیگر متفاوتند ، یاد می گیرد مانند غذا خوردن ، ارتباط برقرار کردن ، توالت رفتن و لباس پوشیدن . ولی بسیار حائز اهمیت است که به خاطر داشته باشیم آن ها در حقیقت با هم مرتبط هستند . زمانی که فرزندتان مهارتی را فرا می گیرد ، می تواند رفتار دیگری را با سرعت بهتر بیاموزد .

 اصل چهارم : گام ها را ساده و کوچک کنید

     بیشتر مهارت هایی که باید یاد گرفته شوند باید به تکالیف کوچکتری تقسیم شوند . این اصل به ویژه برای کودکان با نیازهای ویژه بسیار مهم است . البته بسیاری از کودکان به قدری سریع فرا می گیرند که ما حتی از آن به عنوان یادگیری یاد نمی کنیم . زیرا درست مثل این است که بطور طبیعی رخ داده است اما مشاهده پیشرفت کودکی با نیازهای ویژه بیشتر شبیه دیدن حرکات کند و آهسته است . زیرا اغلب کارها و امور را باید خرد خرد به او یاد داد . شما حتی ممکن است مجبور باشید ، برای کسب یک مهارت یا تکلیف ، آن را به چندین مرحله کوچک تر تقسیم کنید و هر مرحله را به دقت و با ترتیب صحیح به او یاد دهید

اگر توجه خود را به گام های کوچک معطوف کنید ، در می یابید که کودک شما بطور واقعی پیشرفت می کند و این درکی است که به شما لذتی وافر می دهد . در واقع هم کودکتان آن مهارت را راحت تر می آموزد و هم شما شاهد پیشرفت کودکتان خواهید بود .

اصل پنجم : کودکتان را بطور دقیق مشاهده کنید

     باید کودکتان را مشاهده کنید تا به سطح کنونی رشدش پی ببرید و توانایی او را در انجام کارهای فعلی و آ مادگی برای انجام کارهای بعدی ، بشناسید .

     باید کودکتان را مشاهده کنید تا ببینید آیا در حالت فعلی ، می تواند اعمال گوناگونی را انجام دهد تا با ترکیب آن ها امید کسب مهارت جدیدی را در شما ایجاد کند .

     باید کودکتان را مشاهده کنید تا ببینید ، آیا اعمالی را که سعی دارید ، به او آموزش دهید می تواند پیش ببرد و به اصطلاح پیشرفت می کند .

 باید کودکتان را مشاهده کنید تا ببینید ، آیا روش پاداش دادن شما واقعا برای او پاداش دهنده است . آیا او هیچگونه علامتی هر چقدر هم کوچک از لذت یا رضایت مندی به هنگام دریافت هر یک از پاداش ها از خود نشان می دهد ؟

     مهمتر از همه این که ، منظور ما از مشاهده ، جمع کردن مدارک و شواهد واقعی از رفتار کودکتان است . بسیار مفیدتر است که به جای گفتن ، " نقاشی را خوب رنگ نمی کند . " بتوانیم بگوییم " مداد رنگی را در دست می گیرد  ، رنگ ها را می شناسد ، در رنگ آمیزی نقاط رنگ نشده وجود دارد ." در روز های بعد می توانید نقاشی های مختلف او را با هم مقایسه کنید و بهتر شدن رنگ آمیزی او را مشاهده کنید .

      همه این مشاهده ها ممکن است کمی شبیه قرار دادن کودکتان در زیر میکروسکوپ جلوه کند و یا کار سختی به نظر آید . ولی با یکبار کوشش جدی در می یابید که واقعا روشی بسیاری جالب برای بهتر شناختن کودکتان است . شما چیزهایی را مشاهده خواهید کرد که هرگز تصور انجامش را از کودکتان نداشتید و این می تواند تجربه ای بسیار جالب باشد .

بنابراین به خاطر داشته باشید :

-         تجربه های کودکتان باید به وسیله شما طرح ریزی گردد .

-         رشد او توالی منطقی را به دنبال خواهد داشت .

-         رشد او به صورت کسب مهارت های گوناگونی صورت می گیرد که همه به یکدیگر ارتباط دارند .

-         مراحل آموزش را کوچک کنید .

-         مشاهده کنید و آنچه را کودک شما قادر به انجام آن می باشد ، یادداشت کنید .

ومهم تر از همه این که هنگام کار با فرزندتان ، زمانی که خسته ، عصبانی و خشمگین می شوید ، کنترل خویش را بدست گیرید ، کار را تعطیل کنید و به زمان دیگری موکول کنید.

اصل ششم : مهارت مدیریت خشم

     فرزند پروری فرایندی است که والدین برای مواجهه با نیازهای فرزندان شان در حین گذار از آن ، رشد و تغییر می کنند . باید به خاطر داشته باشیم که تغییر مذکور تدریجی است . برای والدین یاد گرفتن روش های جدید می تواند ترسناک ، دشوار و حتی گیج کننده باشد .

      هنگامی که والدین به طور کار آمد هیجانهای خود را مهار می کنند ، فرزندان شان هم یاد می گیرند تا به همین شیوه عمل کنند . روشی که والدین برای مدیریت خود در شرایط انفجاری ( عصبانیت بیش از حد ) به کار می برند ، الگویی برای فرزندشان می شود تا به هنگام خشم یا اندوه از آن الگو تبعیت کنند . بنابراین کنترل خشم و عصبانیت چیزی است که همه والدین به آن نیازمندند . خود مهار گری روشی برای کمک به والدین است تا از وارد کردن صدمه به فرزندشان اجتناب کنند . با کسب این مهارت ، والدین خواهند توانست تا با فرزندشان به  شیوه هایی موثر حتی در لحظات تنش زا ، تعامل کنند . مثلا وقتی کودک ما شاهد است که به نظر خیلی عصبانی می آییم ، خشم خود را فرو بخوریم و سکوت کنیم و چند دقیقه ای از او بخواهیم محیط را ترک کند تا کنترل خود را دوباره به دست آوریم ، او نیز از این شیوه استفاده خواهد کرد . در واقع رفتارهای خشن فرزندانمان بازتابی از رفتار والدین است .

      روشن است که افراد هنگامی که زندگی دارای شرایط تنش زا نظیر محیط های خانوادگی پر تنش ، جامعه ناسالم ، فقر اقتصادی ، فقر سلامت باشد ، قدرت مهار خود را از دست می دهند. بد رفتاری های کودکان هم یکی از عوامل بروز عصبانیت و خشم در والدین است . بنابراین استفاده ز فنون خود مهارگری به والدین کمک می کند تا دیگر به شیوه ای تکانشی رفتار نکنند. وقتی که بزرگسالان نسبت به علائم ناکامی آگاهی کسب کنند ، خواهند توانست تا پاسخ های اولیه از دست دادن مهار خود را آرام کنند و برای پاسخ های جایگزین رفتاری به منظور ارائه پاسخی منطقی اقدام کنند .

      خشم ، هیجان پایه ای است که هر کسی آن را می فهمد . می توان به افراد آموزش داد که چگونه خشم خود را بدون آسیب زدن به خود یا دیگران مهار کنند . آنچه حائز اهمیت است قبول مسئولیت اعمال خود و پذیرش احساسات به عنوان بخشی از ماهیت بشری است .

     هدف عمده آموزش حاضر ، آموزش مهار هر چه بهتر خشم می باشد . مهار خود ، مهارتی است که با استفاده از آن می توانید به پیام های بدنی که بیان گر از دست دادن کنترل خویش است ، توجه کنید .

 گام های مهارت کنترل خشم و عصبانیت :

1-    به پیام های بدنی که بیانگر از دست دادن مهار است ، توجه کنید .

هیجانهای شدید باعث تغییر محیط شیمیایی بدن می شوند . بدن تحت چنین شرایطی مانند یک آتشفشان عمل می کند و فشار ناشی از آن می تواند منجر به انفجار شود . خشم ، بدون مهار ، قبل از اینکه از وقوع آن آگاه شوید می تواند منجر به انفجار شود . بنابراین والدین باید نسبت به نشانه های بدنی نظیر مشت شدن دستها ، فشرده شدن فک ها یا ساییدن دندانها به هم ، یا احساس تنش در ماهیچه های شکمی یا تغییر تن صدا یا گره شدن دست ها ، حساس باشند .

      در مواقع دشوار زندگی نظیر عدم مشارکت فرزندان در فعالیتی ، زمانی که از چیزی ناراحت می شوید یا فرزندتان کار نادرستی انجام می دهد ، عصبانی می شوید . هر کس نشانه های شخصی مرتبط با خشم را دارد . آنچه حائز اهمیت است شناسایی این پیام بدنی به صورت اولیه است ، نسبت به این علائم حساس شوید ، تا بتوانید با شرایط دشوار به موقع و به طور موثر برخورد کنید .

      2 –به روش های کنترل خشم فکر کنید .

هنگامی که پیام های بدنی ، به شما هشدار می دهند ، داشتن برنامه به شما کمک می کند تا خونسردی خود را حفظ کنید و کنترل خود را مجددا به دست آورید . داشتن برنامه ریزی از قبل باعث رهایی از افتادن در دام احساسات و کاهش احساساتی نظیر ناکامی و درماندگی می شود .

     برای مهار خویش می توانید از دو شیوه استفاده کنید : یا درآن موقعیت را ترک کنید یا در همان موقعیت باشید اما از شیوه های دیگری کمک بگیرد ، برای مثال : وقتی نمی توانید موقعیت را ترک کنید می توانید تا ده بشمارید و چند نفس عمیق بکشید ، با خودتان صحبت کنید و به خودتان یادآوری کنید که " شرایط و موقعیت در کنترل شما است " یا " با عصبانیت و خشم کاری درست نخواهد شد ، هم چنان که تا به حال با عصبانیت چیزی بهتر نشده " . و هنگامی که می توانید موقعیت را ترک کنید ، می توانید درباره مشکل خود با یک دوست قابل اعتماد صحبت کنید و یا مکان ساکتی را پیدا کنید ، به یک موسیقی آرام بخش گوش کنید و یا برای قدم زدن به بیرون بروید .

     3 – تصمیم بگیرید چگونه با فرزندتان رفتار کنید .

هنگامی که احساس آمادگی کردید و عصبانیت تان کاهش یافت ، خواهید توانست به سایر مهارت هایی که کسب کرده اید فکر کنید و ببینید از آن ها چگونه می توانید برای شرایط کنونی استفاده کنید . در واقع سعی کنید هرگز به هنگام عصبانیت و خشم تصمیمی نگیرید و کاری انجام ندهید ، چرا که حتما پس از آن پشیمان خواهید شد و دچار احساس گناه نیز، خواهید شد .

     به عنوان مثال می توانید از مهارت " انواع انتخاب ها " استفاده کنید ، یا درباره مساله صحبت کنید . در این جا سعی کنید باورهایی که معمولا موجبات خشم را در شما فراهم می کنند ، پیدا کنید . فکر کنید که چرا این شرایط شما را ناراحت کرده و انتظار دارید چه شرایطی ایجاد شود ، که به شما کمک کند تا بر خشم خود غلبه کنید . می توانید به فرزندتان فعالانه گوش کنید تا نظراتش را به خوبی جویا شوید . این فرایند می تواند به رفع موقعیتی که به نظر می رسد کنترل آن ها دشوار است کمک کند و برای اینکار می توانید از مشارکت فرزندتان هم بهره بگیرید . گاهی گوش دادن به دیگران و درک چگونگی احساس آن ها ، می تواند به شما کمک کند تا رفتار خود را درک کنید و در نتیجه احساس خشم خود را تخفیف دهید .


موضوعات مرتبط: تربیت کودک 
برچسب‌ها: تغییر رفتارکودکمدیریتخشمعصبانیت

تکنولوژی وگروه های آموزشی شهرستان الشتر...
ما را در سایت تکنولوژی وگروه های آموزشی شهرستان الشتر دنبال می کنید

برچسب : اصول,برنامه,ریزی,تغییر,رفتار,کودک, نویسنده : goruha-aleshtaro بازدید : 194 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:09